ارد بزرگ می گوید : طبیعت زیبا آدمیان را در گذر زندگی همواره شاداب و جوان نگاه می دارد .
ارد بزرگ می گوید : روان رنجور ، در طبیعت سبز دوباره پیوند خواهد زد و به زندگی خویش ادامه خواهد داد .
ارد بزرگ می گوید : نخستین دروازه بی باکی ، تهی شدن از دلبستگی هاست .
ارد بزرگ می گوید : بی باکی گله ، ناشی از چوپان بیدار است .
ارد بزرگ می گوید : اگر در بند زندگی روزمره تان شوید نمی توانید گامی بسوی بهروزی بردارد .
ارد بزرگ می گوید : در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام .
ارد بزرگ می گوید : اسطوره ها بی باکند ، آنها خوی برتر خویش را به آیندگان هدیه می دهند .
ارد بزرگ می گوید : تنها بی باکی ارزشمند است که ریشه در پاکی و سرشت نیک آدمی دارد .
ارد بزرگ می گوید : بزرگترین فر و داشته بی باکان روزگار ، دلهایست که به آنها امید بسته اند .
علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج در سال 1276 خورشیدی در روستای یوش مازندران به دنیا آمد. پدرش که ابراهیم خان نوری نام داشت،از راه کشاورزی و گله داری روزگار می گذرانید. دوان کودکی اش را در آنجا سپری نمود و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، از آنجا به تهران آمد تا در دبیرستان سن لوئی که متعلق به موسسه کاتولیک های رُِم بود، به تحصیل خود ادامه دهد. در اینجا بود که علاقه وی به سرودن شعر در اثر یکی از معلمان وی که نظام وفا نام داشت، بیشتر و بیشتر شد و به سرودن شعر روی آورد. او به زبان فرانسه (زبان بین المللی آن دوران) را به خوبی فراگرفت و با ادبیات اروپا آشنا شد. محمد رضا عشقی در روزنامه قرن بیستم خویش بخشی از شعر افسانه نیما را منتشر کرد. نیما یوشیج توانست در سال 1317 جزء گروه کارکنان مجله موسیقی، مجله ماهانه وزارت فرهنگ درآید. وی در این مجله یک سلسله مقالات در خصوص نظریات فیلسوفان در خصوص هنر و همچنین تاثیر ادبیات اروپا را بر برخی از ممالک شرقی (آسیا) به چاپ رسانید و مورد بررسی قرار داد. او در سال 1328 در روابط عمومی و اداره تبلیغات وزارت فرهنگ مشغول به کار شد . نیما در نخستین آثار خود از اوزا...






نظرات
ارسال یک نظر