رد شدن به محتوای اصلی

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *طبیعت*

وقت سحر است , خیز ای طُرفه پسر
پرباده ی لعل کن , بلورین ساغر
کاین یک دَم عاریت دراین کنُج فنا
بسیار بجویی ونیابی دیگر *خیام

●_ بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ_ ●

●_ فرگرد طبـیـعت _●
_________« سبز » _________
برگی بودم لطافت آبهای روان
که ریشه هایم را طراوت بخشید
در گذار زندگی ثابتم, شاید ,در ساقه ی وجود با عشق
روئیده ام شاید گلهای سفیدی ازمحبت
خمیده ام ,شاید, در بادهای شبانه ی تنهائی
رازها گفته ام شاید با پروانه های عاشق
اما برگی بوده ام
با گلهای سفید محبت در گلزار زندگی
که اگرچه روزی خواهد پژمرد
ما زندگی را « سبز» زندگی کرد با عشق
فرزانه شیدا
__________________________
زندگی آدمی درطبیعتی شکل گرفته است در این زیباترین خلقت خداوند که هرچه به زمین وآسمان وهرکجای آن که بنگریم دیده از آن سیر نمیشود واز زیبائی ها ولطافت وظرافت آننیزهیچگونه
ایرادی نمیشود گرفت . با اینوصف در خلقت خداوندی درهر آنچه آفریده است هرچه بیشتر دقیق شویم بیشتر به شگفتی فروخواهیم رفت وهمانگونه که در فرگرده ای پیشین نیز از آن سخن گفته ایم قدرت خداونتدی را جای هیچگونه تردیدی باقی نمانده است تا انسان در خود اندیشه کند که خداوندگار این عظمت بزرگ تا چه حد ودر چه اندازه ای میتواند بزرگوقدرتمند باشد که این عظمت الهی براستی به هر سو که بنگریم از خود وعظمت خویش نمونه ای برجای نهاده است که دقت در هریک عمری را طلب میکند تا به ماهیت دورن هریک وچون .چراهای وجودی هرچیز پی ببریم گاه احساس میکنم تکرار مطالب بیش ازحد شده باشد ولی درنمونه ی فرگردها بارها براین مطلب نیز اشاره کرده ام که در عظمت هستی ودلیل بودن ما .سوال اگرچه بسیار است اما بسیار پاسخ هائی نیز داشته و میدانیم که جواب چیست ,آنهم در زمانی که هنوز در جستجو بسر می بریم تا دریابیم به کجا آمده چه باید کرده وسرانجام به کجا میرویم . از طبیعت وزندگی باید لذت برد .از طبیعت وزندگی باید آموخت.از طبیعت وزندگی باید به ریشه ها وساختارها رسید.از طبیعت وزندگی باید موشکافانه گذر کرد ودقت عمل بکار برد ونگاه دیده ونگاه دل را رشد معنوی وذهنی داد.از طبیعت وزندگی بایدبه سهم خویش استفاده کرد
از طبیعت وزندگی باید نگهداری کرد.از طبیعت وزندگی باید یه رمز شادی وغم نیز پی برد وبا آن بگونه ی همه ی مجودات دیگر زندگی کرد بااین دانائی که ما عاقلیم وبیشترین موجودات زمین ودنیا بر اساس ذات ونهان وغریبزه زندگی میکنن دوما افزوده بر این قدرت اندیشه وفکر را نیز توان پرورش داریم وباز دوباره تکرار میکنم ازهمه ی آنچه هست واز طبیعت وزندگی باید«لذت » برد وشادمانه زیست:


ادامه در لینک زیر :

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مردان پولدار چاق‌ترند، زنان پولدار لاغرتر

> شما وقتی پول کافی داشته باشید بیشتر می‌خورید یا وقتی فقیرتر باشید؟ وقتی درآمدتان کافی باشد، بیشتر ورزش و فعالیت می‌کنید یا وقتی باید برای یک لقمه نان به این در و آن در بزنید؟ تازه‌ترین مطالعات در کانادا، پاسخ‌های جالبی به این پرسش‌ها می‌دهد. در این مطالعه، مشخص شده که در این مورد زنان و مردان باهم فرق دارند. به این ترتیب‌ مردان در محله‌های بادرآمد بالا، اندکی چاق‌تر از مردان محله‌های فقیرترند در حالی که در مورد زنان کاملا برعکس این موضوع صدق می‌کند؛ یعنی زنان هرچه فقیرتر، چاق‌تر. بررسی اطلاعات به دست آمده در این نظرسنجی، نشان می‌دهد که مردان ثروتمند، حدود 5 کیلوگرم چاق‌تر از مردانی هستند که درآمدشان کمتر است اما زنانی که در محله‌های بالانشین زندگی می‌کنند، تفاوت بیشتری با هم‌جنسان خود در محله‌های فقیرتر دارند و تا 10 کیلوگرم چاق‌ترند. توجیه تحلیل‌گران این نتایج این است که مردان پولدارتر، مشاغل کم‌تحرک‌تر دارند و به همین دلیل بیشتر مستعد اضافه‌وزن و چاقی‌اند؛ در حالی که مردان بادرآمد کمتر، اغلب ناچارند برای به دست آوردن درآمد کافی، بیشتر فعالیت کنند و حتی گاهی چند شغل داشته باشن...

نام جعلی جاده ابریشم را به کار نبریم !

در خبرها می خوانیم امسال دولت چین برای مدارس این کشور مطالبی در مورد جاده ابریشم ارایه می دهد. این سئوال مهم مطرح می شود که اگر جاده ابریشم واقعا تاریخی بود چرا در کتابهای مدارس و دانشگاهای چین تا به امروز نبود ؟! آیا غیر از این است که چینی ها به ناگهان تصمیم به فرهنگ سازی یک امر غیر واقعی گرفته اند ؟ باید بدانیم که در هیچ کتاب قدیمی تر از 50 سال پیش ایران ، نام جاده ابریشم نیست !!! صدها جلد سفرنامه نوشته شده هیچ یک نامی از جاده ابریشم در خود ندارند حتی سفرنامه مارکوپولو هم که نگاهی ویژه به کشور چین دارد نیز فاقد این نام جعلی است . نکته مهم این داستان در این است که چینی ها خود هم تازه به جاده ابریشم رسیده اند ! طبق نظریه قاره کهن ارد بزرگ فراگیری نام جاده ابریشم ریشه در خوی استعمارگری کشور چین دارد از دیدگاه او این واژه برای جاده ایی که بانی آن ایرانیان باستان بوده اند و چینی ها فرهنگ و خرد خود را مدیون فرهنگ غنی و عظیم ایران هستند تعجب آور است . او می گوید خدمات فرهنگی و علمی ایرانیان به هر دو سوی این راه آنقدر بوده که اگر قرار باشد نامی برآن باشد آن را ایرانیان باید طرح کنند . او مع...

زندگینامه نیما یوشیج از علي اقبال

علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج در سال 1276 خورشیدی در روستای یوش مازندران به دنیا آمد. پدرش که ابراهیم خان نوری نام داشت،از راه کشاورزی و گله داری روزگار می گذرانید. دوان کودکی اش را در آنجا سپری نمود و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، از آنجا به تهران آمد تا در دبیرستان سن لوئی که متعلق به موسسه کاتولیک های رُِم بود، به تحصیل خود ادامه دهد. در اینجا بود که علاقه وی به سرودن شعر در اثر یکی از معلمان وی که نظام وفا نام داشت، بیشتر و بیشتر شد و به سرودن شعر روی آورد. او به زبان فرانسه (زبان بین المللی آن دوران) را به خوبی فراگرفت و با ادبیات اروپا آشنا شد. محمد رضا عشقی در روزنامه قرن بیستم خویش بخشی از شعر افسانه نیما را منتشر کرد. نیما یوشیج توانست در سال 1317 جزء گروه کارکنان مجله موسیقی، مجله ماهانه وزارت فرهنگ درآید. وی در این مجله یک سلسله مقالات در خصوص نظریات فیلسوفان در خصوص هنر و همچنین تاثیر ادبیات اروپا را بر برخی از ممالک شرقی (آسیا) به چاپ رسانید و مورد بررسی قرار داد. او در سال 1328 در روابط عمومی و اداره تبلیغات وزارت فرهنگ مشغول به کار شد . نیما در نخستین آثار خود از اوزا...